|
حس غریب دوستی،شب عملیات با من گفت: «کاش مدعیان،این«حس غریب»را در میافتند: این وجد آسمانی را که گویی همه ی ذرات بدن انسان، در سماع وصلی راز آمیز«عین لذت»شده اند. نه آن لذت که هر حیوان پوست داری که حواس پنج گانه اش از کار نیفتاده است،حس می کند«الذّ لذات را.» گفتم: «عزیز من! مدعیان را به خویشتن واگذار! خدا این حس را به هر کسی نمی بخشد؛ توفیقی است و توقیفی؛هر دو» او رفت و شهید شد.و من وقتی بالای جنازه ی خون آلودش نشسته بودم، به یقین رسیدم که؛ «شهدا از دست نمی روند به دست می آیند.» شهید مرتضی آوینی
[ پنج شنبه 91/4/22 ] [ 5:31 عصر ] [ ]
|
|